جدول جو
جدول جو

معنی نال هکاردن - جستجوی لغت در جدول جو

نال هکاردن
نعل کردن ستور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نالیدن، باآه وزاری التماس و دعاکردن تضرع کردن: ناله ای کن کای تو علام الغیوب زیر سنگ مکر بدمارا مکوب، شکایت کردن گله کردن: حافظ، از فقر مکن ناله که گرشعر این است هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی. (حافظ. 321)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناله کردن
تصویر ناله کردن
Whimpering, Yelp
دیکشنری فارسی به انگلیسی
لالایی خواندن، خوابیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
لوس کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
فهماندن، آگاه کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
دبه در آوردن در معامله
فرهنگ گویش مازندرانی
نماز خواندن
فرهنگ گویش مازندرانی
خرد کردن، کسی را تحت تأثیر قرار دادن، مضروب کردن، تنبیه
فرهنگ گویش مازندرانی
نشا کردن، کاشتن برنج
فرهنگ گویش مازندرانی
نئب هکاردن
فرهنگ گویش مازندرانی
ور رفتن، سیخونک دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
اتراق کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
بریدن شاخ و برگ درختان برای خوراک دام، برگ کردن شاخه های
فرهنگ گویش مازندرانی
بریدن، دو نیم کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
گلوله کردن، لفظی که در مقام تعرض به نوع غذا خوردن کسی گویند
فرهنگ گویش مازندرانی
کوله باری را به دو بند ترکه ای بستن
فرهنگ گویش مازندرانی
جوانه زدن، شکوفا شدن، شکفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
ناله کردن، شکوه و شکایت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
کژ کردن، خم کردن به سویی، مایل کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تنومند شدن درشت اندام شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
متوجه کردن، فهماندن
فرهنگ گویش مازندرانی
حلال کردن، ذبح شرعی کردن، بخشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
افشاندن پشم و نخ
فرهنگ گویش مازندرانی
حمله کردن با استفاده از غفلت حریف، غفلت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
آشنا کردن، آشنا نمودن و موافق کردن دو تن با هم
فرهنگ گویش مازندرانی
ظاهر شدن متوالی در جلوی دیگران، قاچ زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
بریدن، دو نیم کردن، صدمه زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
سرفه کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از ناله کردن
تصویر ناله کردن
gemido, latir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناله کردن
تصویر ناله کردن
gimoteo, gritar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناله کردن
تصویر ناله کردن
jęczenie, szczekać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناله کردن
تصویر ناله کردن
хныкающий , лаять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناله کردن
تصویر ناله کردن
стогін , гавкати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناله کردن
تصویر ناله کردن
janken, blaffen
دیکشنری فارسی به هلندی